ایده پردازی در نوشتن و نویسندگی

Rate this post

آموزش نویسندگی

ایده پردازی در نوشتن و نویسندگی

ایده پردازی

  • معمولا وقتی درباره داستان نویسی صحبت می شود، این سوال مطرح می شود که «ایده هاتون را از کجا می آرین؟» تردیدی ندارم که این سوال را همه نویسنده بارها و بارها شنیده اند.

چه طور ایده پردازی کنیم

  1. تردیدی وجود ندارد که یک نویسنده به عنوان اولین گام برای نوشتن، باید ایده ای داستانی داشته باشد.
  2. حتی نویسنده های حرفه ای که خرج زندگی شان را از ماشین تحریرشان در می آورند، بسیاری از  وقت ها با مشکل نداشتن ایده روبه رور می شوند.
  3. بسیاری از فعالیت های ادبی، بیش از هر زمان دیگری در همین زمان است که به پایان می رسند.
  4. ایده های داستانی خوبی در درون افراد وجود دارند که عقیم مانده اند، زیرا هیچ تلاشی برای بیرون کشیدن شان نمی کنند.
  5. این افراد نیاز به ایده ندارند نیاز به اخلاق دارند، پرداختن ایده های بکر و بزرگ و حیرت آور کارس سختی نیست. کار سخت برای داستان نویس دست یافتن به جریانی پیوسته از ایده های نسبتاً خوب است.
  6. ایده های پخته و ناب از ذهن آدم های با تجربه در می آید، اما اگر کسی بخواهد تا زمانی که با تجربه می شود صبر کند، مکن است در میان سالی ایده های خوب داشته باشد اما هنر ارائه و بیان آنها را نه.
  7. سه مورد از فکرهای نادرست که نویسندگان از تلقی نسبت به کارهای خودشان دارند.
  8. 1. چنین کسانی منتظر الهام هستند.
  9. نویسندگان جوان معمولا این تصور را دارند که نوشتن فعالیتی آسمانی است، هنری الهی، و در نتیجه ایده های بزرگ از آسمان ها به ذهن آدم های برگزیده الهام می شود.
  10. نویسندگی حقیقی نیاز به تلاش دارد. برای آمدن کلمات روی کاغذ یک نفر باید تلاش کند و هیچ راهی برای فرار از این واقعیت وجود ندارد.
  11. عده ای فکر می کنند تلاش ربطی به ایده پردازی ندارد و می گویند آدم یا ایده های داستانی دارد یا ندارد و این همه واقعیت است در حالی که چنین نیست.
  12. در حالی دریافت ایده های داستانی بخش مهمی از کار یک نویسنده است و به اندازه نوشتن داستان و فروش و ارائه آن، نیازمند سازمان دهی، برنامه ریزی و توجهِ همراه صرف انرژی است.
  13. مطمئن باشید اگر منتظر الهام بمانید ایده های زیادی را از دست خواهید داد.
  14. یکی از راه های به دست آوردن ایده های داستانی این است که همیشه دفترچه ای همراه خود داشته باشید و مطالب مجله ها و روزنامه ها، فکرهاتان، مشاهدات و هر چیز ثبت کردنی دیگر را در آن یادداشت کنید. سعی کنید به این کار عادت و آن را در ذهن تان نهادینه کنید اینها مواد اولیه اند. سانسورشان نکنید جلوشان را نگیرید بعداً می توانید بهروید سراغشان  از میان شان خوب هرا انتخاب و بقیه را دور بریزید 
  15. بسیاری از نویسندگان بزرگ همیشه چنین دفترچه هایی را همراه خود داشته اند، شما نمی توانید کار کمتری نسبت به آنها انجام دهید.
  16. 2. چنین کسانی به خودشان ایمان ندارند.
  17. شما هم باید کارهای اولیه تان را بنویسید، همان طور که آن نویسنده های بزرگ نوشته اند.
  18. به خودتان زمان بدهید تلاش نکنید سبک افرادی دیگری تقلید کنید به خودتان اعتقاد داشته باشید.
  19. معمولا اولین محصول چیز ارزشمندی نیست آن چه آثار بزرگ را به وجود می آورد عادت به نوشتن است.
  20. 3. چنین کسانی آن طور که باید و شاید زندگی را دوست ندارند.
  21. اگر فقط به خوب و بد بودن وقایع فکر کنید، در حقیقت به احساس و ادراک ادبی خالص پایبند نیستید.
  22. وظیفه نویسنده به تصویر کشیدن است نه قضاوت کردن.
  23. ادبیات ثبت ضعف های انسانی است شما باید همدردانه به این ضعف ها علاقمند باشید و تا زمانی که به عمق آنها دست پیدا نکرده اید نباید کنجکاوی تان نسبت به آن ها فروکش کند.

نکاتی در ادامه می آید که نویسندگان به کار بسته اند و مفید واقع شده است.

آغاز کار نوشتن

  • اگر می خواهید شروع به نوشتن کنید و ایده ای ندارید لازم نیست وحشت داشته باشید شما باید فقط ترس خودتان را از کاغذ سفید از بین ببرید در ابتدا فقط به کمیت فکر کنید و کم کم که به ترس تان غلبه کردید آماده شده اید که کیفیت را افزایش دهید.

دفترچه ها و پرونده ها برای نوشتن

  • نویسنده حتما باید دفترچه یادداشتی داشته باشد که موارد مختلف که در روز به ذهنش می رسد در آن یادداشت کند و سپس یک بایگانی برای این یادداشت ها داشته باشد.

مطالعه و تاثیر آن در نویسندگی

  • زیاد کتاب بخوانید تا سرمایه اطلاعاتی زندگی تان بالا تر برود باید دقیق خواند و انتخاب خوب داشت تا درگیر مدبازی در مطالعه نشویم کسانی که دنبال خواننده های خوش گذران می گردند.

خودتان را بنویسید

  • از رویاهایتان، آرزوهایتان، همه موارد مطمئن باشید که بهترین نوشته های شما همانی است که در آن بیشتر از همیشه خودتان هستید.

خانه شما یک آزمایشگاه است

  1. سعی کنید به اطرافیان و ماجراهای آنها دقت کنید و آنها را ایده قرار دهید.
  2. نوشتن رازهای هستی را فاش می کند در مشاهده تان همیشه در جست و جوی دلیل های بزرگ باشید سعی کنید از واقعیت های ملموسی که مشاهده می کنید به مفاهیم بزرگ تری دست یابید.
  3. به یاد داشته باشید که مسائل بزرگ انسانی خودنمایی نمی کنند صاف و پوست کنده خودشان را در اختیار شما قرار نمی دهند و حتی نمی گذارند به این سادگی بفهمید که وجود دارند.
  4. مهم ترین موضوعی که باید در ذهن داشته باشید این است که تا وقتی برای بیان موقعیت انسانی در جنبه های بزرگ تر آن تلاشی نکرده اید نخواهید توانست آن را درک کنید.
  5. باید رفتار هر شخصیتی را در وضعیت و موقعیت های مختلف و با جزئیات کامل و فراوان ثبت کنید. به زودی خواهید توانست متوجه روابط موجود میان این جزئیات شوید و این چیزی است که حتما در اولین فکرهای بی شکل تان از زیر دست تان در رفته است.
  6. نوشتن نکات مهم را کشف می کند و بیرون می کشد.
  7. سعی کنید شخصیت هایی تولید کنید و در مورد آنها مستقلاً بنویسید.

خودتان ایده ها را پرورش دهید

  • مواد و مصالح داستانی صرفاً اتفاقاتی نیست که برای خودمان رخ می دهد، بلکه همه مجراهای اندیشه و الهام را شامل می شود: حوادث که دیگران برایمان تعریف می کنند، داستان های روزنامه، مقاله های مجلات، سرمقاله ها، گفتار های حکیمانه که فکرمان را تحریک می کنند و اطلاعات تاریخی که ممکن است به طور اتفاقی مطالعه کنیم.
  • کار نویسنده چیزی نیست جز گرفتن جزء کوچکی از واقعیت و نظم دادن به آن، به طوری که دیگر مجموعه ای از حوادث اتفاقی نباشد و بتواند یک تجربه کامل معنادار را به کسی که برای خواندانش وقت می گذارد، هدیه کند.
  • من بهترین و بزرگ ترین کمک را در این زمینه از کتاب سه و شش وضعیت و موقعیت دراماتیک نوشته جرج پولتی گرفته ام 

کلیه موارد بالا از کتاب حرفه داستان نویس جلد اول گزیده شده است. امیدوارم که این هشت قسمت که گزیده ای از این کتاب بود مورد توجه تان قرار گرفته و مفید واقع شده باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *